میثمِ دارِ علی ام . . .

درقبال سوختن پروانه میماند بجا

چهارشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۵۹ ب.ظ
از ده آباد ما ویرانه میماند بجا
آخرش از نام ما افسانه میماند بجا

آنقدرها آمدند و آنقدرها میروند
سالهاى سال این میخانه میماند بجا

فیض ما ازروضه ات از "روضه خانه "کمترست
ما نمیمانیم اما خانه میماند بجا

هرکسى فانى نشد در عشق باقى هم نشد
درقبال سوختن پروانه میماند بجا

بعد مردن خاک مارا وقف میخانه کنید
لااقل از خاک ما پیمانه میماند بجا

خانه قبرمن این ویرانه را آباد کن
ورنه از این خانه ها ویرانه میماند بجا

نام نه,تصویر نه,هر آنچه که داریم نه
از من و تو ناله مستانه میماند بجا

آنکه میماند در این خانه در آخر فاطمه ست
میرود مهمان و صاحبخانه میماند بجا

هر کجا رفتیم صحبت از رسول ترک بود
بیشتر از عاقلان دیوانه میماند بجا

نیستم سرگرم سجاده, خودم فهمیده ام
آخرش خدمت در این خانه میماند بجا

علی اکبر لطیفیان
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۴/۰۳/۰۶
  • ۴۷۰ نمایش
  • هاشم سرابندی

نظرات (۱)

شهید مطهری در کتاب حق و باطل جملاتی به این مضمون نوشته‌اند: از کودکی همیشه این سوال برایم مطرح بود که: چرا قطار تا وقتی ایستاده است کسی به او سنگ نمی‌زند... اما وقتی قطار به راه افتاد سنگباران می‌شود.... 
این معما برایم بود تا وقتی که بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم دیدم، این‏ قانون کلی زندگی ماست که هر کسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن‏ است مورد احترام است، تا ساکت است مورد تعظیم است... 
اما همین‌که به راه افتاد و یک قدم برداشت نه تنها کسی کمکش نمی‏کند، بلکه‏ سنگ است که به طرف او پرتاب می‏شود و این نشانه یک جامعه مرده است. 
ولی یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که: متکلم هستند نه ساکت. متحرکند نه ساکن. باخبرتریند نه بی خبر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی