در میزنند گمان کنم مادر آمده
۲۵
فروردين
در میزنند فکر کنم مادر آمده
از کوچه ها بنفشه ترین پیکر آمده
او رفته بود حق خودش را بیاورد
دیگر زمان خون جگریها سر آمده
وقتى که رفت از قدمش یاس میچکید
یعنى که دیده است که نیلوفر آمده
مانند یک کبوتر از این لانه رفته بود
حالا بدون بال و بدون پر آمده
گنجینه هاى عرش اللهى به نام اوست
هر چند گوشواره اش از جا درآمده
در کنج خانه بسترى آماده میکنم
در میزنند گمان کنم مادر آمده
از کوچه ها بنفشه ترین پیکر آمده
او رفته بود حق خودش را بیاورد
دیگر زمان خون جگریها سر آمده
وقتى که رفت از قدمش یاس میچکید
یعنى که دیده است که نیلوفر آمده
مانند یک کبوتر از این لانه رفته بود
حالا بدون بال و بدون پر آمده
گنجینه هاى عرش اللهى به نام اوست
هر چند گوشواره اش از جا درآمده
در کنج خانه بسترى آماده میکنم
در میزنند گمان کنم مادر آمده
- ۲ نظر
- ۲۵ فروردين ۹۲ ، ۱۲:۱۷
- ۷۵۵ نمایش